در پشیمانی سر آمد روزگار
یک شبی تنها بدم در کوهسار
سر به زانوی تفکر برده پیش
محو گشته در پریشانی خویش
زار می نالیدم از خامی خود
در نخستین درد و ناکامی خود
که:چرا بی تجربه,بی معرفت
بی تامل , بی خبر, بی مشورت
من که هیچ از خوی او نشناختم ,
از چه آخر جانب او تاختم؟!
"نیما یوشیج"